ابنعمرو ابوعبدالله محمد تهامیاِبْن عَمْرِو تِهامی، ابوعبدالله محمد (د ۱۲۴۴ق/۱۸۲۸م)، فقیه مالکی ، ادیب، لغت شناس، خطیب و شاعر مغربی می باشد. ۱ - نسبنیای بزرگش عمرو ابن قاسم اوسی، فقیهی صالح و از اندلسیانی بود که پس از سقوط اندلس ، در دوران حکومت سعدیان (۸۷۶-۱۰۵۶ق/۱۴۷۱-۱۶۴۶م) به رباط مهاجرت کردند [۱]
مراکشی عباس، الاعلام بمن حل مراکش و اغمات من الاعلام، ج۵، ص۲۱۵، فاس، ۱۳۵۷ق/۱۹۳۸م.
[۲]
صدیق بن عربی، کتاب المغرب، ج۱، ص۱۳۷، رباط، ۱۴۰۴ق/۱۹۸۴م.
و چون از نسل اوس و منسوب به سعدبن معاذ انصاری بودند، «تِهامی»، «اوسی» و احیاناً «انصاری» نیز خوانده میشدند. [۳]
مراکشی عباس، الاعلام بمن حل مراکش و اغمات من الاعلام، ج۵، ص۲۱۵، فاس، ۱۳۵۷ق/۱۹۳۸م.
[۴]
کتانی عبدالحّی، فهرس الفارس و الاثبات، ج۱، ص۲۷۹، به کوشش احسان عباس، بیروت، ۱۴۰۲ق/۱۹۸۲م.
[۵]
سمعانی عبدالکریم، الانساب، به کوشش عبدالرحمان بن یحیی معلمی، حیدرآباد دکن، ۱۳۸۲ق/۱۹۶۲م.
۲ - تحصیلابن عمرو، بنا به قول خود او، در رباط به دنیا آمد و در همانجا پرورش یافت. [۶]
مراکشی عباس، الاعلام بمن حل مراکش و اغمات من الاعلام، ج۵، ص۲۱۸، فاس، ۱۳۵۷ق/۱۹۳۸م.
[۷]
کتانی عبدالحّی، فهرس الفارس و الاثبات، ج۱، ص۲۷۹، به کوشش احسان عباس، بیروت، ۱۴۰۲ق/۱۹۸۲م.
وی علوم معقول و منقول را در محضر علمای رباط، سَلا و فاس فراگرفت و هنوز جوان بود که در پرتو هوش و ذکاوت خویش، در علم و ادب سرآمد اقران گردید. [۸]
مراکشی عباس، الاعلام بمن حل مراکش و اغمات من الاعلام، ج۵، ص۲۲۱ به نقل از اتحاف، فاس، ۱۳۵۷ق/۱۹۳۸م.
اما چون در رباط ارزش دانش وی را نشناختند، [۹]
کتانی عبدالحّی، فهرس الفارس و الاثبات، ج۱، ص۲۸۱، به کوشش احسان عباس، بیروت، ۱۴۰۲ق/۱۹۸۲م.
در ۱۲۲۴ق به مراکش رفت و در آنجا به تدریس و افتاء و اقامه نماز جمعه مشغول شد و دانش پژوهان از هر سوی مغرب به حوزه درس او روی آوردند. [۱۰]
مراکشی عباس، الاعلام بمن حل مراکش و اغمات من الاعلام، ج۵، ص۲۱۶-۲۱۷، فاس، ۱۳۵۷ق/۱۹۳۸م.
۳ - سفرهاابن عمرو پس از آنکه مدتی (بالغ بر ۱۰ سال) در مراکش ماند، عازم مصر و حجاز شد و ۴ سال نیز در آن دیار به سر برد، [۱۱]
مراکشی عباس، الاعلام بمن حل مراکش و اغمات من الاعلام، ج۵، ص۲۲۳ به نقل از اتحاف، فاس، ۱۳۵۷ق/۱۹۳۸م.
[۱۲]
کتانی عبدالحّی، فهرس الفارس و الاثبات، ج۱، ص۲۸۰، به کوشش احسان عباس، بیروت، ۱۴۰۲ق/۱۹۸۲م.
در این سفر محمد بن عیسی سَلَوی فقیه که در اجازات ابن عمرو همه جا نامش آمده است، وی را همراهی میکرد. [۱۳]
مراکشی عباس، الاعلام بمن حل مراکش و اغمات من الاعلام، ج۱، ص۲۸۱، فاس، ۱۳۵۷ق/۱۹۳۸م.
[۱۴]
مراکشی عباس، الاعلام بمن حل مراکش و اغمات من الاعلام، ج۵، ص۲۲۳، فاس، ۱۳۵۷ق/۱۹۳۸م.
ابن عمرو در مراجعت از سفر مشرق باردیگر از مراکش گذشت و به رباط بازگشت. [۱۵]
مراکشی عباس، الاعلام بمن حل مراکش و اغمات من الاعلام، ج۵، ص۲۱۷، فاس، ۱۳۵۷ق/۱۹۳۸م.
از آنجا که در ۱۲۳۸ق در شهر فاس بوده است، [۱۶]
سلاوی احمد، الاستقصا، ج۹، ص۴، به کوشش جعفر و محمد ناصری، دارالبیضاء، ۱۹۵۶م.
[۱۷]
مراکشی عباس، الاعلام بمن حل مراکش و اغمات من الاعلام، ج۵، ص۲۱۷، فاس، ۱۳۵۷ق/۱۹۳۸م.
به نظر میرسد که وی نزدیک به دو دهه از پرثمرترین سال های خود را در خارج از زادگاه خویش سپری کرده باشد.۴ - شیوه زندگیابن عمرو فقیهی زاهد و ادیبی وارسته، در زندگی سخت کوش و در معاشرت با مردم نیک محضر بود. رویی خوش داشت و با تهیدستان مهربانی میکرد. [۱۸]
مراکشی عباس، الاعلام بمن حل مراکش و اغمات من الاعلام، ج۵، ص۲۱۶، فاس، ۱۳۵۷ق/۱۹۳۸م.
فرزندان و نزدیکانش نیز اهل علم و ادب بودند. [۱۹]
کتانی عبدالحّی، فهرس الفارس و الاثبات، ج۱، ص۲۸۰، به کوشش احسان عباس، بیروت، ۱۴۰۲ق/۱۹۸۲م.
وی از سوی مادر به سادات حسنی منتسب بود. [۲۰]
مراکشی عباس، الاعلام بمن حل مراکش و اغمات من الاعلام، ج۵، ص۲۱۵، فاس، ۱۳۵۷ق/۱۹۳۸م.
عبور وی از فاس ، به هنگام مراجعت از سفر مشرق، با درگذشت سلیمان بن محمد (حک ۱۲۰۷-۱۲۳۸ق) مقارن بود، و در مراسمی که با حضور جمع کثیری از علما و اعیان و رجال مغرب برگزار شد، [۲۱]
سلاوی احمد، الاستقصا، ج۹، ص۴، به کوشش جعفر و محمد ناصری، دارالبیضاء، ۱۹۵۶م.
بیعت نامه سلطان عبدالرحمان بن هشام (حک ۱۲۳۸-۱۲۷۶ق) به دستخط ابن عمرو تحریر شد. [۲۲]
مراکشی عباس، الاعلام بمن حل مراکش و اغمات من الاعلام، ج۵، ص۲۱۷، فاس، ۱۳۵۷ق/۱۹۳۸م.
با این همه وی از قبول مناصب دولتی اکراه داشت. چنانکه مدتی به نیابت از استادش ابوالعباس حِکَمی، قاضی رباط شد و مدتی هم به نیابت از قاضی دیگری، به امر قضا مشغول گردید، اما پس از درگذشت استادش از پذیرفتن این منصب سرباز زد. [۲۳]
مراکشی عباس، الاعلام بمن حل مراکش و اغمات من الاعلام، ج۵، ص۲۱۵، فاس، ۱۳۵۷ق/۱۹۳۸م.
وی بیشتر به مطالعه و بحث و تدریس میپرداخت. [۲۴]
مراکشی عباس، الاعلام بمن حل مراکش و اغمات من الاعلام، ج۵، ص۲۱۶، فاس، ۱۳۵۷ق/۱۹۳۸م.
به همین دلیل، چیزی جز یک دیوان شعر و چند مجموعه یادداشت از خود به یادگار نگذاشته است.۵ - روایت حدیثبن عمرو به روایت حدیث اهتمام میورزید و به شیوه محدثان مغرب، در طلب حدیث به مشرق سفر کرد. وی در مغرب از حافظ بن عبدالسلام ناصری، ابوعبدالله محمد بن حافظ رباطی، ابومحمد عبدالواحد بن محمد فاسی و دیگران، در مصر از شهاب الدین دمهوجی و محمد بن عمر شاذلی (د ۱۲۴۸ق) و در مکه از ابوالحسن علی بیتی باعَلَوی، و در تونس از برهان الدین ریاحی و محمد بن خوجه، روایت کرد. [۲۵]
کتانی عبدالحّی، فهرس الفارس و الاثبات، ج۱، ص۲۷۹-۲۸۰، به کوشش احسان عباس، بیروت، ۱۴۰۲ق/۱۹۸۲م.
[۲۶]
مراکشی عباس، الاعلام بمن حل مراکش و اغمات من الاعلام، ج۵، ص۲۱۵-۲۱۸، فاس، ۱۳۵۷ق/۱۹۳۸م.
[۲۷]
مخلوف محمد، شجرة النور الزکیّة، ج۱، ص۳۸۲، بیروت، ۱۳۵۰ق.
۶ - فقاهت و قضادر فقاهت و قضا مورد تأیید اکثر فقیهان مالکی مذهب مغرب بود و در مشکلات فقهی و قضائی به او مراجعه و از وی استفتا میکردند. وقتی یکی از احکام صادره وی از سوی قاضی شهر فاس نقض گردید، همه علمای مراکش بر صحت حکم او گواهی دادند و پادشاه وقت، سلیمان ابن محمد به اجرای آن فرمان داد. [۲۸]
مراکشی عباس، الاعلام بمن حل مراکش و اغمات من الاعلام، ج۵، ص۲۱۶، فاس، ۱۳۵۷ق/۱۹۳۸م.
وی در اصول فقه نیز تبحر داشت. [۲۹]
کتانی عبدالحّی، فهرس الفارس و الاثبات، ج۱، ص۲۷۹، به کوشش احسان عباس، بیروت، ۱۴۰۲ق/۱۹۸۲م.
۷ - تصوف و عرفانبا تصوف و عرفان ، آشنا بود، چنانکه در ملاقات با محمد بن عمر شاذلی، پیر طریقت شاذلیه ، از او اجازه گرفت و به او اجازه داد. [۳۰]
مراکشی عباس، الاعلام بمن حل مراکش و اغمات من الاعلام، ج۵، ص۲۱۷، فاس، ۱۳۵۷ق/۱۹۳۸م.
۸ - لغتدر لغت ، راوی قاموس بود و از زبیدی (د ۱۲۰۵ق/۱۷۹۱م) شارح آن، با یک واسطه روایت میکرد. [۳۱]
کتانی عبدالحّی، فهرس الفارس و الاثبات، ج۱، ص۲۷۹، به کوشش احسان عباس، بیروت، ۱۴۰۲ق/۱۹۸۲م.
۹ - ادبیات عربابن عمرو علاوه بر علم لغت، در فن عروض و نظم و نثر و ادب عرب تبحر داشته، [۳۲]
مراکشی عباس، الاعلام بمن حل مراکش و اغمات من الاعلام، ج۵، ص۲۱۶، فاس، ۱۳۵۷ق/۱۹۳۸م.
[۳۳]
مراکشی عباس، الاعلام بمن حل مراکش و اغمات من الاعلام، ج۵، ص۲۲۱، فاس، ۱۳۵۷ق/۱۹۳۸م.
اما در شعر شهرت وی بیشتر مرهون قصیده قافیّه ای است که در ۱۷۶ بیت در ستایش حضرت رسول اکرم (صلیاللهعلیهوآلهوسلم) و در معارضه با قصیده ۲۷۵ بیتی ابن ونّان معروف به ارجوزه شَمَقمَقیّه سروده است. [۳۴]
مراکشی عباس، الاعلام بمن حل مراکش و اغمات من الاعلام، ج۵، ص۲۲۰-۲۲۱، فاس، ۱۳۵۷ق/۱۹۳۸م.
[۳۵]
گنون عبدالله، شرح الشّمقمقیّة، ج۱، ص۱۱، بیروت/ قاهره، ۱۹۷۹م.
اهمیت این نظیره پردازی در آن است که ابن ونّان در واپسین ابیات ارجوزه مذکور تحدی کرده است که همانند قصیده وی را کس نتواند سرود. [۳۶]
گنون عبدالله، شرح الشّمقمقیّة، ج۱، ص۱۴۶، بیروت/ قاهره، ۱۹۷۹م.
گفتهاند که انگیزه وی برای سرودن این قصیده قافیّه که بعدها به «عمرویّه» شهرت یافت، آن بود که پیش از عزیمت به مراکش ، به عنایت پیامبر اکرم (صلیاللهعلیهوآلهوسلم) از بیماری نقرس شفا یافت. [۳۷]
مراکشی عباس، الاعلام بمن حل مراکش و اغمات من الاعلام، ج۵، ص۲۲۲ به نقل از اتحاف، فاس، ۱۳۵۷ق/۱۹۳۸م.
محمد بن عبدالسلام سائح در شرح این قصیده کتابی به نام سَوق المَهر الی قافیّة ابن عمرو پرداخته است. [۳۸]
زرکلی خیرالدین، اعلام، ج۷، ص۷۲.
مراکشی [۳۹]
مراکشی عباس، الاعلام بمن حل مراکش و اغمات من الاعلام، ج۵، ص۲۱۸-۲۲۰، فاس، ۱۳۵۷ق/۱۹۳۸م.
قصیده رائیّة ۳۷ بیتی او را نیز آورده است. این قصیده را ابن عمرو در تقریظ حواشی استادش ابوعبدالله محمد رهونی بر کتاب الرحلة العیّاشیّة که خود راوی آن بوده، سروده است. اشعار وی از ذوق شاعرانه چندان بهره ای ندارد.۱۰ - سفر به حجازابن عمرو در تاریخ ۱۰ ربیع الاول ۱۲۴۳/اول اکتبر ۱۸۲۷ اجازه نامه ای عام برای روایت نوشتهها و مرویات خود برای فرزندش حسن و برادرانش محمد و عبدالواحد و فرزندانشان و دیگر بستگانش صادر کرد و آنان را وداع گفت و به اتفاق فرزند دیگرش محمد و برادرزاده اش (معروف به تهامی بن تهامی) عازم حج گردید. [۴۰]
کتانی عبدالحّی، فهرس الفارس و الاثبات، ج۱، ص۲۸۰، به کوشش احسان عباس، بیروت، ۱۴۰۲ق/۱۹۸۲م.
در این سفر از شهر تونس عبور کرد و مورد تعظیم و تکریم علما و مدرسین بزرگ شهر از جمله قاضی و مفتی تونس، مصطفی بیرم قرارگرفت و ناگزیر مدتی در آنجا ماند و در حوزه درس ابواسحاق ابراهیم ریاحی و شیخ الاسلام ثالث، محمد بن محمد بیرم، حضور یافت و از آن دو و دیگر علمای بزرگ تونس از جمله محمد بن خوجه و محمد آبی و محمد شاذلی اجازاتی دریافت و برای آنان اجازاتی صادر کرد. [۴۱]
مراکشی عباس، الاعلام بمن حل مراکش و اغمات من الاعلام، ج۵، ص۲۱۷، فاس، ۱۳۵۷ق/۱۹۳۸م.
[۴۲]
مخلوف محمد، شجرة النور الزکیّة، ج۱، ص۳۸۲، بیروت، ۱۳۵۰ق.
وی در این سفر رحله، و فهرسه اش را در ماه های اقامت در حجاز نوشت [۴۳]
مراکشی عباس، الاعلام بمن حل مراکش و اغمات من الاعلام، ج۵، ص۲۲۳، فاس، ۱۳۵۷ق/۱۹۳۸م.
و به دست همراهانش سپرد و مدتی پس از انجام مناسک حج در مکه درگذشت و در جوار آرامگاه حضرت خدیجه (سلاماللهعلیها) به خاک سپرده شد. [۴۴]
مراکشی عباس، الاعلام بمن حل مراکش و اغمات من الاعلام، ج۵، ص۲۲۳، فاس، ۱۳۵۷ق/۱۹۳۸م.
[۴۵]
کتانی عبدالحّی، فهرس الفارس و الاثبات، ج۱، ص۲۷۹، به کوشش احسان عباس، بیروت، ۱۴۰۲ق/۱۹۸۲م.
بعضی به اشتباه، تاریخ عزیمت ابن عمرو را برای سفر حج تاریخ وفات وی در حجاز دانسته اند. [۴۶]
کتانی عبدالحّی، فهرس الفارس و الاثبات، ج۱، ص۲۷۹، به کوشش احسان عباس، بیروت، ۱۴۰۲ق/۱۹۸۲م.
[۴۷]
کتانی عبدالحّی، فهرس الفارس و الاثبات، ج۱، ص۲۸۰، به کوشش احسان عباس، بیروت، ۱۴۰۲ق/۱۹۸۲م.
۱۱ - آثار۱. دیوان، [۴۸]
کتانی عبدالحّی، فهرس الفارس و الاثبات، ج۱، ص۲۸۱، به کوشش احسان عباس، بیروت، ۱۴۰۲ق/۱۹۸۲م.
[۴۹]
ابن سوده عبدالاسلام، دلیل مؤرخ المغرب الاقصی، ج۱، ص۴۳۶، تطوان، ۱۳۶۹ق/ ۱۹۵۰م.
که بیشتر مشتمل بر مدح پیامبر اکرم (صلیاللهعلیهوآلهوسلم) [۵۰]
مراکشی عباس، الاعلام بمن حل مراکش و اغمات من الاعلام، ج۵، ص۲۱۶، فاس، ۱۳۵۷ق/۱۹۳۸م.
و پند و حکمت است [۵۱]
مراکشی عباس، الاعلام بمن حل مراکش و اغمات من الاعلام، ج۵، ص۲۲۱ به نقل از اتحاف، فاس، ۱۳۵۷ق/۱۹۳۸م.
۲. الرحلة الحجازیّة. [۵۲]
کتانی عبدالحّی، فهرس الفارس و الاثبات، ج۱، ص۲۸۱، به کوشش احسان عباس، بیروت، ۱۴۰۲ق/۱۹۸۲م.
[۵۳]
مراکشی عباس، الاعلام بمن حل مراکش و اغمات من الاعلام، ج۵، ص۲۲۳، فاس، ۱۳۵۷ق/۱۹۳۸م.
[۵۴]
مراکشی عباس، الاعلام بمن حل مراکش و اغمات من الاعلام، ج۵، ص۲۲۱ به نقل از اتحاف، فاس، ۱۳۵۷ق/۱۹۳۸م.
[۵۵]
ابن سوده عبدالاسلام، دلیل مؤرخ المغرب الاقصی، ج۱، ص۳۹۱، تطوان، ۱۳۶۹ق/ ۱۹۵۰م.
این اثر سفرنامه ای است شامل شرح حال مشایخ و اساتید وی که در حدود ۱۰ دفتر بوده است [۵۶]
مراکشی عباس، الاعلام بمن حل مراکش و اغمات من الاعلام، ج۵، ص۲۲۱ به نقل از اتحاف، فاس، ۱۳۵۷ق/۱۹۳۸م.
۳. فهرسة یا فهرست، در چند دفتر، پراکنده و ناتمام [۵۷]
ابن سوده، ص۳۶۲، ج۱، ص۲۸۱، کتانی عبدالحّی، فهرس الفارس و الاثبات، به کوشش احسان عباس، بیروت، ۱۴۰۲ق/۱۹۸۲م.
۴. کُنّاشة، که بنا به اصطلاح اهل مغرب، عبارت از نوعی دفتر خاطرات، یا مجموعه یادداشت های مربوط به احوال شخصی بوده و با توجه به مقام علمی و ادبی او باید از اهمیت فراوانی برخوردار بوده باشد. [۵۸]
کتانی عبدالحّی، فهرس الفارس و الاثبات، ج۱، ص۲۸۱، به کوشش احسان عباس، بیروت، ۱۴۰۲ق/۱۹۸۲م.
[۵۹]
ابن سوده عبدالاسلام، دلیل مؤرخ المغرب الاقصی، ج۱، ص۵۱۵، تطوان، ۱۳۶۹ق/ ۱۹۵۰م.
۱۲ - فهرستمنابع(۱) ابن سوده عبدالاسلام، دلیل مؤرخ المغرب الاقصی، تطوان، ۱۳۶۹ق/ ۱۹۵۰م. (۲) زرکلی خیرالدین، اعلام. (۳) سلاوی احمد، الاستقصا، به کوشش جعفر و محمد ناصری، دارالبیضاء، ۱۹۵۶م. (۴) سمعانی عبدالکریم، الانساب، به کوشش عبدالرحمان بن یحیی معلمی، حیدرآباد دکن، ۱۳۸۲ق/۱۹۶۲م. (۵) صدیق بن عربی، کتاب المغرب، رباط، ۱۴۰۴ق/۱۹۸۴م. (۶) کتانی عبدالحّی، فهرس الفارس و الاثبات، به کوشش احسان عباس، بیروت، ۱۴۰۲ق/۱۹۸۲م. (۷) گنون عبدالله، شرح الشّمقمقیّة، بیروت/ قاهره، ۱۹۷۹م. (۸) مخلوف محمد، شجرة النور الزکیّة، بیروت، ۱۳۵۰ق. (۹) مراکشی عباس، الاعلام بمن حل مراکش و اغمات من الاعلام، فاس، ۱۳۵۷ق/۱۹۳۸م. ۱۳ - پانویس
۱۴ - منبعدانشنامه بزرگ اسلامی، مرکز دائرة المعارف بزرگ اسلامی، برگرفته از مقاله «ابنعمرو تهامی»، ج۴، ص۱۵۵۰. |